پیمان سردار خداکرم باشهدا/
وی ادامه داد: شهید خداکرم بعد از شهادت برادر بزرگترش ابراهیم خداکرم ،خودش با یک وانت پیکر برادرش را از اهواز به تهران بازگزداند و با اینکه خودش دیگر از جمله ی خانواده شهدا محسوب می شد، می گفت «ما هرچه داریم از خانواده معظم شهداست» و هر زمانیکه در تهران بود تا جایی که می توانست به خانواده های شهدا سرکشی و از آنان دلجویی می کرد.
همسر فرمانده شهید نیروی انتظامی افزود: در دوران دفاع مقدس ما از ایشان انتظاری نداشتیم که برای ما وقت بیشتری بگذارد و با اینکه هر سه ماه یک بار شاید به دیدن ما می آمد ولی اخلاق بسیار خوب ایشان و اینکه همیشه بعنوان مادر فرزندانش از من تشکر می کرد، باعث می شد من همه سختی ها و دوری هایش را تحمل کنم و مانع فعالیتش نشوم.
وی بیان داشت: بعد از جنگ بحث ادغام کمیته انقلاب اسلامی با شهربانی و ژاندارمری که پیش آمد حاجی گفت من هدفم پاسداری از انقلاب و آرمانهای آن بود برای همین استعفایش را نوشت ولی فرماندهان با استعفایش موافقت نکردند و حاجی شد معاون هماهنگ کننده نیروی انتظامی کل کشور و سپس جانشین فرمانده انتظامی استان تهران.
همسر شهید خداکرم افزود: ما در آن دوران خوشحال بودیم که حاجی هم بعنوان یک نظامی با چهارچوب نظامی گری خاص آن درآمده است و مانند بقیه صبح به پادگان می رود و عصر هم به خانه برمی گردد، ولی وقتی دیدیم حاجی 4 یا 5 روز یکبار به خانه برمی گردد با تعجب دلیلش را پرسیدیم که گفت: «من مثل بقیه نیستم! من در جبهه چیزهایی را دیده ام که شاید کسی ندیده باشد، من با شهدا پیمان بسته ام.»
وی در آخر هم با اشاره به انتصاب همسر خود به سمت فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان گفت: حاجی در ابتدا نمی خواست خانواده را به خاطر خطرات احتمالی با خود به این استان ببرد ولی بعد از چند ماه دوری گفت: نمی توانم دوری شما را تحمل کنم و بعد از دوسال هم که در این استان بودیم بالاخره به آرزوی دیرین خود رسید و به مقام شهادت نایل شد.
لازم به ذکر است سردار شهید حاج جواد حاجی خداکرم در تاریخ بیست و پنجم آبان سا ل 1376 در منطقه عملیاتی شیلر از توابع شهرستان زابل، در رویارویی با سوداگران مرگ و اشرار مسلح به شهادت رسید.


زیارت نامه شهدا