به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گلزار شهدای تهران ،قصه های دلتنگی یک مادر شهید هیچگاه به انتها نمی رسد.قصه ای که یک سویش مادری بغض آلود وبی تاب روی فرزند است وسوی دیگرش فرزندی که در ابتدا بنده ای ،عاشق خدا بوده است.عاشقی که اینبار خدا نیز عاشقش گشته ،واورا در جوار رحمتش جای داده است.همانگونه که خود گغته"اگر بنده ای عاشقم شود،عاشقش می شوم واگر عاشق بنده ای شوم او را می کشم..."

مادر می داند که خدا عاشق فرزندش شده بود، که اورا روزی خوار جوار رحمتش کرد.اما دلتنگی های مادرانه،چشمانش را دوباره به نم نشانده وقلم را به نوشتن نامه ای واداشته که در خلوت خویش با خود نجوا می کرده است...

مادر شهید سید جعفر هاشمی مهنه در سال 1371درد نامه ای را در سالروز شهادت فرزندش ،با اشک چشمانش  برای ما نگاشته است.درد نامه ای که نشان از دلتنگی ها وبی تابی های مادرانه اواست...


آرزو دارم شبی ،فرزند عزیزم را در خواب ببینم وبرایش قصه های دلتنگی ام  را بگویم.ولی افسوس که هستم با سیلی صورتم را سرخ نگه داشته ام تا کمی بتوانم ظاهرم را حفظ کنم.وزیاد بر همسر وبچه هایم زندگی را تلخ نکنم.چه می شود کرد جز صبر ،چاره ای نیست .خداوند به همه مادران وپدران داغدار صبر عطا فرماید ان شاالله.ولی خدا می داند جعفرم خیلی خوب بود.جعفرم بنده خالص خدا بود.جعفرم پاک بود.من از او راضی هستم.خدا از او راضی باشد.شهادت گوارای وجودش باد.71/10/19


همیشه با یاد تو هستم پسرم                                             مادر همیشه در انتظار رویاها

وبا یاد تو می میرم                                                                              زهرا

از خدا بخواه هر چه زودتر ،به تو ملحق شوم.ان شاالله

 

نامه مادر شهید



تولد را در شناسنامه  خاکی شهید سید جعفر هاشمی منه، تیر 1344 حک کرده اند.اما تولد وحیات واقعی اش در 19 دی 1365 اتفاق افتاده است.ان هنگام که در پنجمین کربلا از این زمین خاکی، کنده شد!درست در اولین شب عملیات.وتا 40 روز چون مادرش زهرا(س) ناپدید بود وهم چنان ناپدید می ماند ،اگر مادرش برگشتنش را از خدانمی خواست...


                                                  شهید سید جعفر هاشمی منه


 


...عزیزانم امروز روز امتحان است ، امروز همه ما روی نیمکت آزمایش نشسته ایم. اکنون به دست همه ما ورقه امتحان را داده اند ، مبادا  امتحان تمام شود و ما سرافکنده باشیم. مبادا زمان آزمایش سربرسد و ما قبول نشده باشیم. مبادا گزینش نیکان خاتمه یابد و ما جزو رد شدگان باشیم. نعمت عمر را به غفلت و از خود بی خبری و در سرابی از عشق و فرسودگی هدر ندهید...